انواع RAM به زبان دیگر

انواع RAM به زبان دیگر



انواع RAM به زبان دیگر: 1- رم استاتيكي (SRAM): در اين نوع حافظه ذخيره هر بيت داده درون يك فليپ فلاپ انجام مي شود كه در نهايت درون آي سي حافظه با چهار ترانزيستور ساخته مي شود. اين نوع رم ها بصورت ذاتي داراي سرعت بالاتري هستند. 2- رم ديناميكي (DRAM): ذخيره بيت بصورت شارژ يك خازن انجام مي شود كه يك ترانزيستور مسير آنرا قطع/وصل مي كند. براي شارژ خازن حفظ شود نيازمنديم كه اين نوع حافظه را refresh كنيم. اين نوع حافظه در مقايسه با SRAM داراي سرعت دستيابي كمتر (زمان دستيابي بيشتر) ولي ارازنتر از آنها هستند.

در يك كامپيوتر، ساختار حافظه هاي كش از نوع SRAM هستند. البته در مادربورد هاي قديمي مي توانستيد تراشه هاي حافظه كش را كه روي مادربورد قرار گرفته بودند ببينيد. ساختار حافظه كش استفاده شده در داخل پردازنده ها هم از نوع SRAM است چرا كه سرعت در اين نوع كاربرد اولويت اول به شمار مي آيد.

ولي آنچه كه در اصطلاح رايج با نام “رم كامپيوتر” گقته مي شود از اولين انوع كامپيوترهاي شخصي مثل 8086 و 80286 تا كامپيوترهاي مدرن Pentium 4 امروزي،  يكي از انواع رمهاي ديناميكي است (انواع RAM به زبان دیگر).

انواع DRAM در كامپيوترهاي شخصي


1- در اولين كامپيوتر هاي شخصي كه با پردازنده هاي 8088 و 8086 شرکت اينتل ارايه شدند، حافظه سيستم مجموعه اي از آي سي هاي رم بود كه در برد اصلي كامپيوتر لحيم شده يا درون سوكتهاي DIP قرار گرفته بودند. اين روند تا ارايه مدلهاي اوليه پي سي مبتني بر 80286 ادامه پيدا كرد. نكته جالب در مورد اين بردها اين بود كه اگر توي مدارتون احتياج به چند تا چيپ DRAM داشتيد، مي تونيد از يكي از اين بردهاي قديمي بعنوان منبع بيكران چيپ حافظه استفاده كنيد.
در ماژولهايي نيز كه به Single Inline Pin Package معروف شدند نيز چند چيپ DRAM در يك برد مونتاژ مي شدند. آرايش برد به صورتي بود كه ماژول، داده ها را بصورت 8 بيتي ارايه مي كردند. زمان دستيابي اين نوع رم ها در حدود 80 تا 120 نانوثانيه بود كه در زمان خودشان سريعترين به حساب مي آمدند.

2- ماژولهاي SIMM ,DIMM نيز كه در كامپيوترهاي 386 تا مدلهاي اوليه Pentium كاربرد داشتند. اين رمها در انواع EDO/FPM  و با زمانهاي دستيابي 40 تا 70 نانو ثانيه ارايه شده اند. تشخيص زمان دستيابي چيپهاي اين ماژولها بسيار ساده است: كافي است دو رقم آخر روي يكي از چيپهاي DRAM روي ماژول رو بخوني كه بعد از “-” قرار گرفته كه اون زمان دستيابي براي “خواندن” اون چيپ است (اين قانون ساده براي اغلب چيپهاي ديگه حافظه هم صادقه). ماژولهاي SIMM در حجمهاي 256KB تا 1MB توليد شده اند (انواع RAM به زبان دیگر).

ماژولهاي DIMM نيز در حجمهاي 2MB تا 32MB توليد مي شدند. كه احتمالا براي كار شما بهترين انتخاب محسوب مي شوند. البته اين رم ها ديگه توليد نمي شوند و بايد از فروشگاههاي قطعات باستاني كامپيوتر تهيه كنيد. البته استفاده از يك قطعه كه ديگه توليد نميشه براي طراحي يك مدار جديد كار زياد جالبي نيست و مي تونه توي توليد بعدي مدار كار مشکل ساز باشه (انواع RAM به زبان دیگر).

حافظه هاي جديد


تمامي رم هاي ذكر شده در بالا بصورت آسنكرون (Asynchronous) كار مي كردند، به اين معني كه بدون نياز به اعمال پالس ساعت به حافظه مي شد اونها رو خوند (البته اين موضوع شامل refresh كردن اين حافظه ها نميشه و اين مقوله جداست).
در اوايل معرفي پردازنده هاي پنتيوم به بازار، نوعي DRAM معرفي شد كه در اون خواندن/نوشتن در رم با يك كلاك پالس همزمان بود كه اسمشو SDRAM گذاشتند (Synchronous DRAM). در اين نوع رم ها، علاوه بر زمان دستيابي، فركانس كاري براي رم مشخص مي شه كه با اون كار ميكنه. با توجه به سازگاري با پردازنده هاي اون موقع، فركانسهاي 66 , 100 , 133 مگاهرتز براي SDRAM ها معرفي شدند.

سنكرون بودن اين حافظه ها با پالس ساعت پردازنده، اين امكان را به طراحان مي داد كه به سادگي از امكان Burst Mode استفاده كنند. (البته اين تكنيك در بعضي انواع قديم هم استفاده شده) به اين معني كه با يكبار قراردادن آدرس و خواندن از يك محل حافظه مي تونيم چندين بايت متوالي رو بخونيم كه باعث مي شه سرعت عملي خواندن خيلي بيشتر از محدوديتهاي زمان دستيابي بشه. دليلش هم اينه كه در حقيقت چند زمان دستيابي متفاوت براي اعمال متفاوت با يك چيپ حافظه وجود داره كه زمان دستيابي كه روي چيپ مي نويسند جمع چند تا از اونها است. حجمهاي متداول براي اين حافظه ها 32MB تا 512MB بود. نكته مهم در استفاده از این رم ها اينه كه حتما سرعت دو ماژول كه كنار هم استفاده ميشه با هم برابر باشد.

DDR-SDRAM
اين حافظه ها كه در بازار به DDR معروف هستند، نوعي SDRAM به حساب ميان با اين تفاوت كه در تكنيك ساخت داخليشون اين امكان فراهم شده كه در هر پالس كلاك، هم در لبه بالا رونده و هم در لبه پايين رونده اطلاعات تبادل بشه. همين ابتكار ساده باعث ميشه كه نرخ تبادل اونها (در حالت ايده آل) دو برابر انواع قبلي بشه. البته موضوع به اين سادگيها هم نيست و لازمه كه زمان دستيابي ذاتي به سلولهاي حافظه بهتر شود.